به بهانه‌ی درگذشت شمس آقاجانی _ یک یادداشت از اسماعیل مهرانفر

ساخت وبلاگ

شمس آقاجانی بی شک یکی از چهره های موثر شعر فارسی در دهه‌های اخیر بود . هر چه خواستم جهشی از این سنت کلیشه‌ای داشته باشم و پس از مرگش چیزی درباره‌اش ننویسم نشد که نشد . گویی که این سنت ، دامنگیرِ من و ماست و در این حین ، گویی چهره‌ای ناشناخته را بناست معرفی کنیم و در چند سطر ناچیز در معرفی‌اش بکوشیم اما طبیعتاً در خصوص شمس آقاجانی تعبیر درستی نیست . کما اینکه پس از حضورش در کارگاه براهنی و تبدیل شدنش به عضوی برجسته در آن کارگاه و آثار و تالیفات بجا مانده از او این گفته را نقض می‌کند و می تواند شمس را سالهای سال پویا و پرتلاش به ما دلدادگانِ شعر فارسی بشناساند و از متونش ارتزاق کنیم .شمس در طول دهه های اخیر چنیدن جلد کتاب منتشر کرده که از این بین سه کتاب او در حیطه‌ی نظریه‌ی ادبی و مابقی مجموعه‌های اشعار او را شامل می‌شوند. اولین کتابی که شخصا از او خوانده‌ام مخاطب اجباری ، اولین مجموعه از شعرهای اوست .از همان کتاب هم می شد به سرپیچی او از سنت شعر فارسی و آنچه پیش از او نوشته و سروده شده پی برد . او با این عنوان‌به مهلکه‌ی شعر فارسی می‌تازد و عنوان کتاب‌اش را به نشان اعتراض و کاملا هوشمندانه طوری انتخاب می‌کند که به فاصله‌ی ایجاد شده میان شعر و مخاطب بر می‌گزیند که به فاصله‌ی ایجاد شده میان شعر و مخاطب آن تاخته باشد . کتاب بعدی که از او خواندم سخن رمز دهان بود . کتابی که بناست به رابطه‌ی هستی شناسانه‌ میان شعر و زبان بپردازد . با همین کتاب می توانید با سبک و سیاق نگارشی و انتقادی شمس آشنا شوید.کتابی که سعی می‌کند به بررسی وجوه بسامدهای زبان و سیر تطور و تغییر و تحول آن در مواجهه با شعر فارسی بپردازد.کتاب سخن رمز دهان ب ای خواننده‌ی پرسشکر شعر امروز کافی‌ست که با شالوده و بنیان های ذهنی و تئوریک شمس آقاجانی آشنا شود . یادم می‌آید که یک روز شعری برای او فرستادم و نظرش را جویا شدم ، پس از چند روزی در پیامی نوشت که همان شعر را در کارگاه خصوصی‌اش به بحث و بررسی گذاشته و واکاوی‌اش کرده اند . شمس به همین اندازه یکرنگ و همراه بود و در همین کتاب سخن رمز دهان و بعد تر در کتاب درس‌های ادبی نشان داده که چه ارتباط عمیقی با شعر نسل های بعدی خود دارد و چگونه از شعر نسل اخیر در تئوریزه کردن نظریاتش در دو کتاب مذکور بهره برده است . کاری که بسیاری از هم نسلان او به واسطه‌ی آن چه در ذهن می پرورند و آن ، مصادره‌ی تاریخ جعلی شعر فارسی‌ست حتی به آن نزدیک نشده اند . فکر می‌کنم این جمله را از محمدرضا اصلانی شنیده ام که می‌گفت
شاعران و نویسندگان اهمیت شان را از آنچه خلق کرده اند به دست نمی آورند بلکه اهیمت‌شان در آثار تولیده نشده‌ی آنهاست . قطعاً شمس ، آثار منتشر نشده ی بسیاری دارد که جو اجتماعی سیاسی سالهای اخیر به او اجازه‌ی انتشارشان را نداده است . یادم می‌آید که از ابتدای پاندمی کرونا ، هر هفته با شعری به استقبال این ویروس می رفت و مهربانانه این سوژه‌ی جهانی را در آغوش می‌گرفت و از دریچه‌ی آن به هستی می نگریست . شاید این دلبستگی عمیق با سوژه ، او را از ما ربوده است . شمس آقاجانی به گواه بسیاری از نزدیکان وی ، خط و ربطی مهربانانه با محیط پیرامون خود داشت و می توان رد آن را در ماجرای مهاجرت آخرین بازمانده از درناهای سیبری تا کرونا ویروس جست . عمر شمس آقاجانی در مقایسه با بزرگان شعر امروز که هر یک به صورت میانگین دست کم پانزده تا بیست سال بیشتر از او عمر کرده اند بی رحمانه اندک بود . او به زعم من بر جسته ترین شاگرد استاد خویش ، رضا براهنی در زیر زمین معروف خانه ی براهنی در سالهای میانی دهه‌ی هفتاد بود که بعدها ارادت خود را به استاد در شعرهایی مانند زیرزمین و ... نشان می دهد . کسی به یاد ندارد که جایی جلوتر از رضا براهنی حرکت کرده باشد و یا حرفی زده باشد که حمل بر سرپیچی اش از نقش شاگردیِ استاد شود . شاگردی وفادار که استادش را محترمانه در براهنی و نظریه‌ی زبانیت در شعر ، شرح می‌دهد و نقدش را به دیگران می سپارد که مبادا بی حرمتی کرده باشد . هر چه می‌خواهم به اخلاق گرایی شمس و انسانیت او کمتر ورود کنم و از اعتبار ادبی اش بنویسم می بینم که این از وجوه بارز و برجسته‌ی اوست که شمس ، آنها را توامان به پیش می راند و بر اساس اولویت های او ، اخلاق ، حکم پیشرانِ ادبیات را دارد . حکماً شعر فارسی و عرصه‌ی تئوریک آن یکی از معماران خوش‌نقش خود را از دست داده که اینگونه همگان در بهت این سفرِ بی‌بازگشت او هستند و نمی‌توانند ذهن‌شان را جمع و جور کرده و درباره‌اش بنویسند . این چند سطر را قلمی کردم بلکه نوجویان شعر فارسی با او بیشتر آشنا شوند و اعتنایشان را به آثار شمس ، دو چندان کنند. چرا که او در آثار و تالیفاتی که از خود به جا گذاشته ، راه چند ساله‌‌ی مواجهه و سردرگمی در مسیر دستیابی به نگاهی درست در خصوص شعر امروز فارسی و نقد ادبی به مثابه آنچه او از دیدگاه خویش به آن پرداخته بسیار هموار کرده است . در روزهای آینده سعی می‌کنم به طرزی ریزبینانه‌تر به دیدگاه‌های او در خصوص سرآغاز شعر فارسی ، نیما ، رویایی ، شاملو و رضا براهنی بپردازم . قطعاً پرداختن به دیدگاه دقیق و موشکافانه‌ی شمس به ما در فهم‌ِ فنی و درک جزئیات مهم شعر امروز یسیار کمک خواهد کرد . شمس در طول سالیان زندگی‌اش با شاعری شریف و شفاف ، مانند رویا تفتی زیسته و این پیامد تلخ و غم انگیز را به رویا تفتی عزیز ، تسلیت می‌گویم و امیدوارم تاب و توان این اندوه و فقدان بزرگ را داشته باشد .

اسماعیل مهرانفر

#اسماعیل_مهرانفر

#شمس_آقاجانی

#رویا_تفتی

#رضا_براهنی

شهریور ۱۴۰۲

اسماعیل مهرانفر ( شعرها و مطالب مرتبط )...
ما را در سایت اسماعیل مهرانفر ( شعرها و مطالب مرتبط ) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2momken8 بازدید : 32 تاريخ : سه شنبه 28 شهريور 1402 ساعت: 3:36